مادرم درخت بود و موهایش بوی بهار نارنج می داد
نی نامه
بشـــنو از نی چون حــــکایت می کند از جدایی ها شـــــــکایت می کـــند
کــز ...
ادامه مطلب
بی تو
شرمم کُشد که بی تو نفس میکشم هنوز
استاد شهریار
دیرام دیرامی برقص
یک نقاشی احمقانه بکش!یک شعر لی لی لولو بگو!یک آواز لالا لی لی بخوان!توی آشپزخانه، دیرام دیرامی برقص!چیز جدیدی به ...
ادامه مطلب
خود
با تشکر از بیدل
آن نفسی که باخودی، یار چه خار آیدت
وآن نفسی که بیخودی، یار چه کار آیدت!
.
آن نفسی ...
ادامه مطلب
شیر و خرگوش
ای بسی ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان ای فلان
اندر ایشـــــان تافته هستی تو
از ...
ادامه مطلب
من زنده به دیار مردگان سپرده شده ام
به دور از دیگرانهستم
نام تو را فریاد می زنمقلبم یخ زدهو فکرم پیش توست
من هنوز اینجا هستممرا احساس کنهمه جا ...
ادامه مطلب
هر چیز که در جستن آنی، آنی
تا در طلب گوهر کانی، کانیتا در هوس لقمه ی نانی، نانیاین نکته و رمز اگر بدانی دانیهر چیز که ...
ادامه مطلب
قرار
خط: حسین نژاد
۱۴ امرداد ۱۳٩۱- نظرات(11)
به آرامی آغاز به مردن میکنی
به آرامی آغاز به مردن میکنیاگر سفر نکنی،اگر کتابی نخوانی،اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،اگر از خودت قدردانی نکنی.به آرامی ...
ادامه مطلب